۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه


نيايش آوارگان جهان

آه، خدايان!
آمين.
خدايان مهربان.
آمين.
خدايان بزرگ، خدايان کوچک و خدايک ها.
آمين
خدايانی که بارها و بارها،
نعمت های گسترده در سفره ی اجدادی مان را،
با چنگ و دندان های آهنيننتان،
برکت داده ايد.
آمين.
خدايان ماشين های بزرگ با شکم های سير ناشدنی.
آمين.
خدايان تفنگ،
تانگ،
موشک،
بمب و نارنجک های شيک بغلی.
آمين.
خدايان جنگ های ناگزير و صادرات های ضروری.
آمين.
خدايانی که هيچگاه برکت های تاريخی تان را از ما دريغ نداشته ايد.
آمين.
ما را،
هميشه،
به زير سايه خود گرفته ايد و گفته ايد که : " اين است، راه رستگاری " و آنگاه،
با مهربانی و دلسوزی،
فرشتگان مقرب درگاهتان را برای نظارت بر ما گماشته ايد.
آمين.
نکناد خيال کرده باشيد که چون "ورشکسته ايد"، سرعصيان داريم.
آمين.
نه.
حراممان باد همه ی آن برکات، اگر فراموششان کنيم.
آمين.
نه.
ما، هيچ چيز را فراموش نمی کنيم.
ما، هيچ چيز را فراموش نمی کنيم.

بيدار شويد ای آوارگان!

بيدار شويد!
بيدار شويد، ای آوارگان!
يهودی!
مسيحی!
مسلمان!
جشن است!
جشن سال نو!
آتش بازی دوست دارند،
اين ورشکستگان به تقصير،
اين خدايان!
با دستی به جام خون و دستی به چيز يار،
نشسته اند و با لذتی خدايگانی،
چشم در چشم خواب آلوده ی شما دوخته اند،
و گوش سپرده اند به سمفونی فرياد و ضجه ی مجروحان؛
مردان،
زنان،
کودکان.
و روی ميزهاشان،
بنا به سفارشی که داده اند،
کنار اطعمه و اشربه و تنقلات رنگارنگ،
تکه ها ی نپخته،
پخته،
برشته،
سوخته و گاهی هم ذغال شده ی گوشت انسان!
سفيد،
سياه،
قهوه ای؛
با دين،
بی دين،
سکولار.
بيدار شويد!
بيدار شويد ای آوارگان!
بيدار شويد!
جشن است!
جشن سال نو است!
آتش بازی دوست دارند اين ورشکستگان به تقصير،
اين خدايان!